دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 26هزار و پانصدگزی جنوب باختری خداآفرین و 30 هزارو پانصد گزی شوسۀ اهر به کلیبر. محلی کوهستانی گرمسیر و مالاریایی است و 305 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه قره سو و ارس و چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 26هزار و پانصدگزی جنوب باختری خداآفرین و 30 هزارو پانصد گزی شوسۀ اهر به کلیبر. محلی کوهستانی گرمسیر و مالاریایی است و 305 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه قره سو و ارس و چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
کشندۀ عاشق: تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد اینقدر دانم که از شعر ترش خون میچکید. حافظ. ، آنکه عاشق خود را به محبتی ننوازد و بر وی ستم کند. جفا کننده در حق عاشق: ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست. حافظ
کشندۀ عاشق: تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد اینقدر دانم که از شعر ترش خون میچکید. حافظ. ، آنکه عاشق خود را به محبتی ننوازد و بر وی ستم کند. جفا کننده در حق عاشق: ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست. حافظ
شیفته شدن. دوستی شدید به کسی یا چیزی: خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشود مگرش هیچ نباشدکه خریدار تو نیست. سعدی. عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست هرکه عاشق شد از او حکم سلامت برخاست. سعدی
شیفته شدن. دوستی شدید به کسی یا چیزی: خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشود مگرش هیچ نباشدکه خریدار تو نیست. سعدی. عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست هرکه عاشق شد از او حکم سلامت برخاست. سعدی
اگر بیند بر کسی عاشق شد، دلیل که نیازمند و حریص گردد. اگر عاشقی او به چیزی حرام بود، دلیل بر فساد دین او بود. اگر بیند که از معشوق کام دل یافت، دلیل منفعتی بود - محمد بن سیرین
اگر بیند بر کسی عاشق شد، دلیل که نیازمند و حریص گردد. اگر عاشقی او به چیزی حرام بود، دلیل بر فساد دین او بود. اگر بیند که از معشوق کام دل یافت، دلیل منفعتی بود - محمد بن سیرین